آفــاقـــ

میهمان توام

مهدی ابوماهیگیر | سه شنبه, ۱ تیر ۱۳۹۵، ۰۸:۵۲ ب.ظ | ۹ نظر

یا کریم :: دوستی میگفت دیگر به قله رسیدیم و از امروز رو به سراشیبی می رویم ، و در پاسخ به نگاه پرسشگرانه ام اشارتی به ماه نیمه نمود. بر غفلت خود لرزیدم که رو به سراشیبی هستیم و سبکبار نه ! رو به زوالیم و در غفلتیم ... ! باز هم ماه از نیمه گذشت ! این شب ها را هر دم به قرص ماه می نگرم و از امشب دلم می گیرد که وداع گونه کم نور می شود و رو به تاریکی می نهد و من هنوز میهمانی فقیرم و در گوشه ای از این ضیافت ، تنها و غمین چشم دوخته به حضرت کریم. سخت به این شب ها دل بسته و بر آن شب قدر و سحر سرنوشتم امید دارم . نه به این وزر و سیـه بارِ

  • ۹ نظر
  • موافقین ۶
  • ۸۴۶ بازدید
  • ۰۱ تیر ۹۵ ، ۲۰:۵۲
  • «او» قرآن است

    مهدی ابوماهیگیر | شنبه, ۱ خرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۵۳ ب.ظ | ۱۳ نظر

    یا لطیف :: لیله القدر ؛ شبِ رمز آمیز و آبِ حیاتی است که چون اکسیر بر عالمیان وارد می آید و بر قدر شناسانِ خود رحمت می بارد. اگر شب هایی از رمضان المبارک را به آرزویِ تک شبِ رویاییِ آن احیا می دارم ، اما تردید ندارم که شبِ نیمه از شعبان المعظم ، لیله القدری حقیقی است. و مگر نه این است که در آن ، نزولِ کتابِ صامت است و در این ، ورودِ قرآنِ ناطق ؟! اگر قرآن ، مکتوب و عصاره ی امامِ حیّ است ؛ و امام ، تجسّمِ عینی و انسانیِ کتاب خدا ؛ و اگر کتابِ بی امام ورق پاره ای بیش نیست بر روی نیزه ی مکرِ قاسطین و لقلقه ی لسانِ جهلِ مارقین ؛ و امامِ بی قرآن بهانه ی

  • ۱۳ نظر
  • موافقین ۷
  • ۷۶۹ بازدید
  • ۰۱ خرداد ۹۵ ، ۱۴:۵۳
  • روز آقا زاده

    مهدی ابوماهیگیر | چهارشنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۳۷ ب.ظ | ۶ نظر

    سرسلسله ی عشاق و شیدائیان و محبان امیرالمومنین را پس از او بی تردید باید در حسین بن علی یافت. چنان واله و مستغرق است در بحر علوی و اقیانوس فاطمی که خلاف عادات مرسومِ تاریخ به گاهِ مژده ی مولودی از پسرانش اغلب را نام ، علی می نهد تا به کج فهمان و نافهمان برساند که علی تمامِ عشق است و تمام ناشدنی ! علی اکبر ، ناز پرورده و آقا زاده ای است که تمامِ پیام بر است در صورت و سیرت و منظقی دلنشین ، تمامِ علی است در هیبت و هویت ، و تمام زهرا است در عطر دل انگیزش ! چه نیک جوانی است این علی و چه نازش خریدن دارد برای حسین !

  • ۶ نظر
  • موافقین ۱۰
  • ۷۹۶ بازدید
  • ۲۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۲:۳۷
  • بعثتــی دیگر باید

    مهدی ابوماهیگیر | چهارشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۸:۰۱ ب.ظ | ۷ نظر

    در قحطیِ عدل و مهر و عاطفه ، زمین بخل می ورزد و آسمان دریغ می دارد ... زمین با همه ی فراخی اش تنگ می شود و زمان با همه ی سخاوتش سخت می گیرد. در این جهانِ بی رحم احدی از آدمی زادگان پای نمی نهد که آرامه ی جسم و جان خویش را پای مال تعدی و غارت ننگرد. نه فقرِ فقیران مصون شان سازد و نه ثروتِ سرمایه داران بی نیازشان دارد ؛ نه قدرتِ مستکبران آرامشان نماید و نه بیچارگیِ مستضعفان آزادشان ... ! صورت ها گوناگون است و سیرت ها یکسان . قاتل و مقتول ، غارت گر و غارت شده ، مستکبر و مستضعف ، همه و همه - در شمایل فرزندان آدم - اما بردگانِ جهل

  • ۷ نظر
  • موافقین ۷
  • ۷۴۲ بازدید
  • ۱۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۰:۰۱