آفــاقـــ

دل آشوبم

مهدی ابوماهیگیر | جمعه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۴، ۱۱:۰۴ ب.ظ | ۰ نظر
اینکه در درون دل آشوب باشی را لنز هیچ دوربینی به تصویر نمی کشد و هیچ مشاور ریزبینی در نمی یابد، آشفته حالی را هیچ دارویی تسکین نمی دهد و فشار دردناک مردگان متحرک را هیچ قبرِ خاکی ندیده و هیچ مرده بی جان نچشیده است. اینکه مردگان را جز احیای زندگانی تمنایی نیست خوب میدانم. منم آن ریز جزئی از تو ای کل بیکران هستی و ذره قظره ای از تو ای اقیانوس نا تمام. منم که در اتصال با تو موجودم و آن لمحه که بی تو بمانم کأن لم یکن شیئا مذکورایم. ماهیِ عصیانگر دمی را که از دریای وجود خروج میکند مضطرب می شود و دل آشوبِ حیات و به تمنای آب.
و چه متلاطم است و وحشت زا آن عبدی که از پناهِ یگانه بیکرانِ هستی جدا می شود ؛ و سخت تر که راهی نمی جوید و راهبری نمی یابد. کاش می شد بگویمت مادر ، کاش می شد بخوانمت پدر ، کاش می شد ای مهربان ترین ...
راه گم کرده ام ، اینجایم همین جا ... ؛ می بینیمت که کریمانه آغوش مهر گشوده ای اما دست و پا شکسته ام من ...
می خواهمت اما عاجزی زمین خورده ام ، می خوانمت اما ..... ؛ به مهربانیت اجابتم کن و در آغوش مهرت آرامشم ده ای حضرت ارباب ...

  • مهدی ابوماهیگیر

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">