آفــاقـــ

به نام فرهنگ ، به نام اسلام

مهدی ابوماهیگیر | چهارشنبه, ۲ فروردين ۱۳۹۶، ۰۳:۴۶ ق.ظ | ۳ نظر
امروزه ده‌ها نهاد و سازمان و دستگاه و شورا با یدک کردن پسوندی «اسلامی» یا با ماهیت و رسالتی «فرهنگی»؛ در ذیل نظام «جمهوری اسلامی» و برخاسته از «انقلاب اسلامی» پدیدار گشته و به فعالیت مشغولند.
علی‌رغم همه این نهادسازی‌ها اما براستی؛ آن‌چه روح تربیت دینی را در جامعۀ پرچمداران اسلام ناب؛ کم‌رنگ و کم‌فروغ کرده چیست ؟! شاخص کیفیت عملکرد این مجموعه‌های متکثر یا بعضاً موازی چیست و میزان اسلامی شدن جامعه با کدام معیار و مکانیزم سنجش، پایش و اندازه‌گیری می‌شود ؟! میزان اثرگذاری مثبت یا منفی هر نهاد در توسعۀ روح اسلام ناب، و بر تربیت دینی جامعه - با لحاظ ساختار، شرایط و اعتبارات هر کدام - چگونه و توسط چه کسی اعلان و آمار می‌شود ؟! این‌ها سوالاتی جدی است که مدیریت فرهنگی و تربیت صحیح اسلامی را در کشور به چالش کشیده است.
آن‌چه امروز رهبر انقلاب را به فعالیت‌های خودجوش و مردم‌نهاد امیدوار کرده می‌تواند نوعی یأس از کارآمدی بایسته و شایستۀ برخی نهادهای پرمئونه و کم‌معونه تعبیر شود. به باور من ضعف کارآمدی متولیان رسمی این حوزه در برابر هجمه‌های سنگین و راهبردهای ضدفرهنگی این‌سوی و آن‌سوی مرزها مشهود است. گو که دلایل آن را نباید در تعمد، خیانت یا بی‌تفاوتی مدیران متدین و انقلابی جست؛ بلکه موجبات این ناکارآمدی را باید در نظام کلی حاکم و ایستا بر آن مجموعه‌ها دانست.
به نظر می‌رسد اولین نقد جدی را باید به شورای محترم و عالی انقلاب فرهنگی به عنوان اتاق فرمان و مرکز مهندسی فرهنگی نشانه رفت ! چه که انجام وظایف صحیح این شورا در چهار دهه فعالیت و در سه حوزه بنیادین و اصلی آن : ۱. سیاست‌گذاری، ۲. تدوین ضوابط، ۳. نظارت ؛ بایستی به رفع خلأها و آسیب‌زدایی از نهادهای زیربط؛ و نیز استقرار یک مکانیسم هماهنگ، پویا و جهادی در کلان‌ساختاری یکپارچه می‌انجامید.
ناگفته پیداست که این شورای بالادستی در نهادسازی و سیاست‌گذاری اقداماتی در خور توجه داشته؛ لیکن در بعد نظارت، بازنگری و اصلاح رویه‌های غلط، و رفع آسیب‌های موجود؛ یا دچار ملاحظات سیاسی و محذورات مرسوم اخلاقی بوده و یا مبتلا به قصور و کوتاهی شده است.
از جمله علل ضعف و ناتوانی شورای عالی انقلاب فرهنگی در نظارت، آسیب‌زدایی از پیرایه‌های ثقل و سنگین بروکراتیک، و چابک‌سازی جوانانه ساختارهای فرهنگی و تربیتی؛ می‌توان به موارد زیر [از حوزه فرهنگ] اشاره کرد:
۱. تداخل و توازی وظایف،
۲. ادار‌ی‌سازی فرهنگ و تصدی‌گری دین از سوی دولت،
۳. غفلت از آموزش مبانی فکر و اندیشه و توجه به شعائر، ظواهر، تشریفات، فروعات و حواشی،
۴. عدم سنجش و پایش کیفی کارکرد هر دستگاه مبتنی بر نتیجه و اثر آن بر روی جامعه هدف،
۵. وجود حاشیه امن برای مدیران کهنه‌کار و فرار ایشان از پاسخگویی یا فراربه‌جلو در قالب مطالبه‌گری،
۶. ایجاد شکاف نسلی بین ایشان با زمانه و نسل متحول شده فعلی،
۷. باقی ماندن در متدها و روش‌های نسل پیشین،
۸. رابطه‌سالاری رانتی بجای ضابطه‌مندی علمی و تخصصی،
۹. تولیت‌گرایی، تقدس‌سازی و تصدی‌گری مافیاگونه در برخی نهادها و پرهیز از نخبه گرایی،
10. عدم جریان آزاد سیستمیک در برخی نهادها و مهندسی گردش بسته در حرکت ساختاری آنها
اجزای این کلاف درهم و سردرگم سامان نمی‌یابد و به مثابه ماشینی هماهنگ در نخواهد آمد مگر آن‌که ابتدا بتوان در خودِ این شورای بالادستی به تحول و انقلابی اساسی رسید. فارغ از تعارفات و محذورات و لابی‌ها باید با یک کارشناسی دقیق؛ به شاخصی برای سنجش و ارزیابی کمی و کیفی هر یک از اجزای عملگرا در ساحت فرهنگی کشور دست یافت؛ و با تنظیم یک طرح تحول بنیادین از برخی مجموعه‌ها دست شست. باید توازی وظایف را به حداقل ممکن رسانید و سازوکار انتصاب مدیرمسئولان فرهنگی را ضابطه‌مند کرد.

نظرات (۳)

سلام. سال نوتون مباررررررررررررک. سال خوبی رو در پیش داشته باشید:))
انشالله مسئولان برای رضای خدا و شادی دل مردم کارکنند:))
لینک را مطالعه بفرمایید

رهبری در قضیه خوزستان فرمودند وقتی شرایطی "پیش" میاد که نه آب هست، نه برق هست و ... "مسوولین" باید پاسخگو باشند. مردم که با ساز و کار آشنا نیستند. چه بسا خیلی از آن ها در این محیط ها نیستند و آشنایی نداشته باشند.
با پیامک و اس ام اس نمی شد از ابتدا حل کرد این قضیه رو ... البته خب شرایط ناخواسته بوده مشکلی نیست.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">