آفــاقـــ

مغناطیسِ فرمانده ای مرز شکن

مهدی ابوماهیگیر | پنجشنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۶، ۱۲:۳۶ ب.ظ | ۱ نظر

داستان عجیبی است داستان خونِ حسین و قصه ی ابر مردی که تمامی ندارد. گفته بودند که طبیعت خاک سرد است و تسکین دهنده ؛ اما تو گویی فقط این تربتِ حسین است که می جوشد و در گذرِ زمان حرارتش افزون می شود و شوریدگانش را هر دم بی تاب تر می کند. حسین نهضتی را آغازید و راهی را گشود که هر وجدان خفته ای را بیدار و هر چشمان بسته ای را باز کرد. او سرآغازِ فتح الفتوحِ جهانیِ موعودِ آخرین است ، و کربلا میعادگاهِ ستیزِ یارانِ حق و بطلان ؛ و مصاف گاهِ جنودِ عقل و جهل و عدل و ظلم.

این روزها که غرب آسیا در قاره کهن آبستن فتنه و جنگ و ویرانی و آوارگی و مکر است و مرکز توجهات جهانی با حوادث پیاپی و شخصیت های چند رنگِ هزار چهره ؛ بیش از همیشه درکِ کوفه و کربلا و نبردِ پایانیِ تاریخ را احساس می کنم. حسین ، کشته ی جهل و حماقت جماعتی است که  این نهضت را احساسی جاهلانه می پندارند نه عواطفی عاقلانه. که اشکِ احساسی از وهم  می جوشد و اشکِ عاطفی از فهم. حسین بن علی ، قتیلِ مهجورِ ذاکرین و منبری هایی است که سفره ی چرب و شیرینِ پیکرِ بی جانِ او را دوست تر می دارند از امتداد راه جاری و شور انگیزش. و مگر نه این که جهان را کوفه می سازد ، پس راه کوفه از کربلا می گذرد ؛ چه روزی راه کرب و بلا از کوفه ای گذشت که بر حسین بسته ماند.

دیگر گذشت روزی که شیفتگانِ فاسدِ قدرت و مکنت در لباس اولی الامر و خلیفه و خادم الحرمین و فقیه و قاضی القضاه و ... ، به نام اسلام و قرآن حکم دهند و فرمان برانند و امتی ساده دل و زجر دیده را در حیرت و گمراهی راهبری کنند.

اربعین ، تمرینِ نمادینِ رزمِ آخرین است که مرزها را می شکافد و زبان ها و نژادها را به یک رنگ می سازد و مکتب و آیین هر آزادی خواهی را به راهِ عزت و شرفِ حسینی پیوند می زند. تمرین اربعین ، مرزهای کذاییِ لهجه و زبان و نژاد و تاریخ و جغرافیا را می شکند و همگان را در هر نقطه از این کره ی خاکی ، حولِ محورِ مغناطیسِ فرمانده ای واحد و در نقطه ی تلاقیِ نبردِ جهانیِ نور و ظلمت گرد می کند. و تجهیز و تمهید و اطعام و اسکانِ جنودِ این راهِ شگفت ، تشکیلاتی مستقل را می سازد که هیچ دولت و سازمان و ستادِ رسمی در آن نقش تعیین کننده ندارد. این نهضتِ ممتد تا قیام حضرت منجی هیچ مرزی را به رسمیت نمی شناسد تا جهان را با یک اصل بر هر استبداد و استکبار و استحماری بشوراند ؛ که اگر حضرت حق این فتح را به اعجاز و اراده غیبی می خواست کار از عاشورای 61 ه.ق نمی گذشت و بدینجا نمی رسید.

راستی که فرمانده و علمدار و پیش قراول این جنبش و رزمایش استثنائی کسی نیست جز زینب کبری و عقیله ی ایمانیان.

  • مهدی ابوماهیگیر

نظرات (۱)

بسیار زیبا بود.
فرمانده مرزشکن ... ؛ حظ کردیم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">