آفــاقـــ

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فرهنگ» ثبت شده است

هرگز از رونق بازار غمت کم نشود

مهدی ابوماهیگیر | جمعه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۹، ۱۰:۰۱ ب.ظ | ۱ نظر
مغناطیس شور حسینی در قلب های آزادگان و بالاخص ایرانیان هر روز فروزان‌تر می‌شود، و این عشق و ارادت هر ساله فزونی می‌گیرد. این تعظیم باشکوهِ شعائر و محبّتِ تمام ناشدنی البته ریشه در طینت آزادی‌خواه ، ظلم‌ستیز و آرمان‌گرای ملت انقلابی ایران دارد.
این روزها با شیوع ویروسِ منحوسِ کرونا و ضرورت اجتناب‌ناپذیر پرهیز از تجمعات؛ چگونگی برپایی مجالس سیدالشهدا و اقامه عزای حسینی به یک دغدغه و بحث جنجالی تبدیل شده است. عدم ارائه طریقی معین و راهکاری مشخص از
  • ۱ نظر
  • موافقین ۲
  • ۴۳۸ بازدید
  • ۱۰ مرداد ۹۹ ، ۲۲:۰۱
  • او آب حیات است

    مهدی ابوماهیگیر | سه شنبه, ۱ اسفند ۱۳۹۶، ۱۲:۰۰ ب.ظ | ۳ نظر

    فاطمه تاریخ نیست ، افسانه نیست ، ابتر نیست. فاطمه یک حقیقت جاری است ، یک آینه ی تمام عیار شرافت انسانی . او شاخصی برای حب و بغض است . در جهانی که دختر به صرف جنسیت ننگ و عار شمرده و در رتبه ای پست تر دیده می شود حضرت حق زهرا را کوثر می خواند ، اعظم پیامبرانش را امر به نحر و صلوه می کند و استهزا کننده اش را ابتر و تمام شدنی می داند. او در قالب یک دختر ، یک زن ، یک مادر در اوج می ایستد و همه ی مردان و بزرگان و اولیا بر آستان وجودش سر تعظیم می سایند. فاطمه اصل است و هر کس به قدر نسبتی که با زهرا می یابد شرافت دارد.

  • ۳ نظر
  • موافقین ۴
  • ۱۰۲۳ بازدید
  • ۰۱ اسفند ۹۶ ، ۱۲:۰۰
  • پول فرهنگی یا فرهنگ پولی ؟!

    مهدی ابوماهیگیر | دوشنبه, ۴ دی ۱۳۹۶، ۰۹:۰۷ ب.ظ | ۱ نظر
    از الطافِ جهانِ رسانه ای ، انتشار آنیِ تصمیماتِ مهمی چون نحوه توزیعِ بیت المال یا به تعبیر دولتمردانِ امروز ، نظام بودجه نویسی است. لایحه بودجه یعنی نقشه راه چگونگی توزیع و هزینه کردِ بیت المال از سوی حاکمیت.
    آن چه در تحلیلی منطقی و به دور از شانتاژهای رسانه ای و حزبی در باب لایحه بودجه 97 و ما قبل آن می توان بر شمرد این است که در تصویب بودجه ، پیش و بیش از توجه به متن مردم ، رضایت نمایندگان و لابی های اصحاب قدرت نمود پیدا می کند. فارغ از آن که به نظر می رسد اصلِ نظام بودجه نویسی نظامی سکولار است که شئونات
  • ۱ نظر
  • موافقین ۵
  • ۱۰۷۶ بازدید
  • ۰۴ دی ۹۶ ، ۲۱:۰۷
  • به نام فرهنگ ، به نام اسلام

    مهدی ابوماهیگیر | چهارشنبه, ۲ فروردين ۱۳۹۶، ۰۳:۴۶ ق.ظ | ۳ نظر
    امروزه ده‌ها نهاد و سازمان و دستگاه و شورا با یدک کردن پسوندی «اسلامی» یا با ماهیت و رسالتی «فرهنگی»؛ در ذیل نظام «جمهوری اسلامی» و برخاسته از «انقلاب اسلامی» پدیدار گشته و به فعالیت مشغولند.
    علی‌رغم همه این نهادسازی‌ها اما براستی؛ آن‌چه روح تربیت دینی را در جامعۀ پرچمداران اسلام ناب؛ کم‌رنگ و کم‌فروغ کرده چیست ؟! شاخص کیفیت عملکرد این مجموعه‌های متکثر یا بعضاً موازی چیست و میزان اسلامی شدن جامعه با کدام معیار و مکانیزم سنجش، پایش و اندازه‌گیری می‌شود ؟! میزان اثرگذاری مثبت یا منفی هر نهاد در توسعۀ روح اسلام ناب، و بر تربیت دینی جامعه - با لحاظ ساختار، شرایط و اعتبارات هر کدام - چگونه و توسط چه کسی اعلان و آمار می‌شود ؟! این‌ها سوالاتی جدی است که مدیریت فرهنگی و تربیت صحیح اسلامی را در کشور به چالش کشیده است.
    آن‌چه امروز رهبر انقلاب را به فعالیت‌های خودجوش و مردم‌نهاد امیدوار کرده می‌تواند نوعی یأس از کارآمدی بایسته و شایستۀ برخی نهادهای پرمئونه و کم‌معونه تعبیر شود. به باور من ضعف کارآمدی متولیان رسمی این حوزه در برابر هجمه‌های سنگین و راهبردهای ضدفرهنگی این‌سوی و آن‌سوی مرزها مشهود است. گو که دلایل آن را نباید در تعمد، خیانت یا بی‌تفاوتی مدیران متدین و انقلابی جست؛ بلکه موجبات این ناکارآمدی را باید در نظام کلی حاکم و ایستا بر آن مجموعه‌ها دانست.
    به نظر می‌رسد اولین نقد جدی را باید به شورای محترم و عالی انقلاب فرهنگی به عنوان اتاق فرمان و مرکز مهندسی فرهنگی نشانه رفت ! چه که انجام وظایف صحیح این شورا در چهار دهه فعالیت و در سه حوزه بنیادین و اصلی آن : ۱. سیاست‌گذاری، ۲. تدوین ضوابط، ۳. نظارت ؛ بایستی به رفع خلأها و آسیب‌زدایی از نهادهای زیربط؛ و نیز استقرار یک مکانیسم هماهنگ، پویا و جهادی در کلان‌ساختاری یکپارچه می‌انجامید.
    ناگفته پیداست که این شورای بالادستی در نهادسازی و سیاست‌گذاری اقداماتی در خور توجه داشته؛ لیکن در بعد نظارت، بازنگری و اصلاح رویه‌های غلط، و رفع آسیب‌های موجود؛ یا دچار ملاحظات سیاسی و محذورات مرسوم اخلاقی بوده و یا مبتلا به قصور و کوتاهی شده است.
    از جمله علل ضعف و ناتوانی شورای عالی انقلاب فرهنگی در نظارت، آسیب‌زدایی از پیرایه‌های ثقل و سنگین بروکراتیک، و چابک‌سازی جوانانه ساختارهای فرهنگی و تربیتی؛ می‌توان به موارد زیر [از حوزه فرهنگ] اشاره کرد:
    ۱. تداخل و توازی وظایف،
    ۲. ادار‌ی‌سازی فرهنگ و تصدی‌گری دین از سوی دولت،
    ۳. غفلت از آموزش مبانی فکر و اندیشه و توجه به شعائر، ظواهر، تشریفات، فروعات و حواشی،
    ۴. عدم سنجش و پایش کیفی کارکرد هر دستگاه مبتنی بر نتیجه و اثر آن بر روی جامعه هدف،
    ۵. وجود حاشیه امن برای مدیران کهنه‌کار و فرار ایشان از پاسخگویی یا فراربه‌جلو در قالب مطالبه‌گری،
    ۶. ایجاد شکاف نسلی بین ایشان با زمانه و نسل متحول شده فعلی،
    ۷. باقی ماندن در متدها و روش‌های نسل پیشین،
    ۸. رابطه‌سالاری رانتی بجای ضابطه‌مندی علمی و تخصصی،
    ۹. تولیت‌گرایی، تقدس‌سازی و تصدی‌گری مافیاگونه در برخی نهادها و پرهیز از نخبه گرایی،
    10. عدم جریان آزاد سیستمیک در برخی نهادها و مهندسی گردش بسته در حرکت ساختاری آنها
    اجزای این کلاف درهم و سردرگم سامان نمی‌یابد و به مثابه ماشینی هماهنگ در نخواهد آمد مگر آن‌که ابتدا بتوان در خودِ این شورای بالادستی به تحول و انقلابی اساسی رسید. فارغ از تعارفات و محذورات و لابی‌ها باید با یک کارشناسی دقیق؛ به شاخصی برای سنجش و ارزیابی کمی و کیفی هر یک از اجزای عملگرا در ساحت فرهنگی کشور دست یافت؛ و با تنظیم یک طرح تحول بنیادین از برخی مجموعه‌ها دست شست. باید توازی وظایف را به حداقل ممکن رسانید و سازوکار انتصاب مدیرمسئولان فرهنگی را ضابطه‌مند کرد.
  • ۳ نظر
  • موافقین ۲
  • ۱۰۲۵ بازدید
  • ۰۲ فروردين ۹۶ ، ۰۳:۴۶