آفــاقـــ

ارتداد خاموش یا استضعاف دینی

مهدی ابوماهیگیر | سه شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۱۱:۳۶ ق.ظ | ۰ نظر

آن‌چه جامعه امروز ما در عدول از برخی احکام فقهی یا ارزش‌های اخلاقی از خود بروز می‌دهد ریشه‌های پنهانی دارد که با غفلت سهوی یا تغافل عمدی نادیده انگاشته می‌شود. در حقیقت نسل‌های نوپای ایران مبتلا به «تردید در باورهای دینی و مبانی اسلامی» هستند. چه که سبک زندگی و کنش‌های عملی آدمی در چارچوب باورهای اوست. به تعبیر دیگر باید و نبایدهای هنجاری انسان در گرو هست و نیست‌های نظری اوست. زیست یک خداباور کاملا متفاوت از یک خداناباور است. همچنین است یک باورمند به حیات ابدی با یک معتقد به حیات فانی.

اخلاقیات، فرادینی و فطری است. فضایل و رذایل اخلاقی فارغ از هر مکتب فکری؛ به محض تصور تصدیق می‌شوند. اما حکمت شرعیات اغلب در تعبّد است، و تعبّد به شرعیات و التزام به اخلاقیات بدون معتقدات و باورهای ایمانی هرگز در وجود آدمی مستقر نمی‌شود. البته این اصول و باورها نیز بدون یک سیر آموزشی و تربیتی که باید با براهین عقلی و تعمقات منطقی و ملازم با لطایف فطرت و ادراکات عملی باشد، در قلب آدمی مستحکم نخواهند شد.

آن‌چه امروز در کشف حجاب و اکل محرمات و شرب مسکرات و روابط غیرمشروع و کاهلی در عبادات مشاهده می‌شود، ریشه در «نوعی ارتداد خاموش یا جاهلانه» است. البته در این تعبیر مسامحه‌ای بزرگ است. بهتر است بگویم ریشه این‌ها در «نوعی فقر تربیتی و استضعاف فکری و دینی» است. چرا که نه راهی طی گشته و نه حلاوت فهمی چشیده شده تا بازگشتی صورت پذیرد. خانواده نقش تربیتی خود را به نهادهای اجتماعی واگذار کرده و نهاد روحانیت به دلایل گوناگون پیوستگی و فراوانی لازم را برای تربیت دینی جامعه ندارد.

براستی چگونه ممکن است کسی که در وحی الهی و نبوت پیامبران و ولایت ائمه هدی مملو از شبهه و تردید است، به ارزش‌های اخلاقی و احکام تعبدی تن دهد ؟! شکستن تابوی احکام شریعت در بخشی از جامعه زنگ خطر عبور از عقاید و اصل دین است. برخی امروز قبح پذیرش فسق و معصیت را می‌شکنند و فردا به عدول از اصل دین تن می‌دهند. اینان اگر در تنگنای وجوب التزام عملی به دین قرار گیرند اصل مکتب یا قرائت رسمی از آن را منکر شده، و اگر در فشار تمکین به قانون واقع شوند مصالح و منافع خود را در تضاد با قانون انگاشته و آن را به قدرت اجتماعی نقض می‌کنند.

من برخورد قهری و قانونی با پدیده بی‌حجابی و اباحه‌گری را اگر چه موافقم، اما بدون پیوست‌های تربیتی و آموزشی و رسانه‌ای منسجم کاری عبث و فاقد نتیجه، بلکه مضرّ می‌دانم. دقیقاً به مثابه آن غریق نجاتی که هر از چندی غریقی را از آب می‌گیرد اما برای آن دیوانه زنجیری که در بالادست مردمان را پی در پی به رودخانه می‌ریزد هیچ تدبیر و چاره‌ای ندارد.

بهروه‌وریِ تربیت دینی در نظام آموزش و پرورش اگر نگویم منفی اما خنثی و بی‌اثر است. خروجی بیش از دوهزارنفرساعت آموزش مستقیم قرآن و معارف در این دستگاه چنان است که قاطبه مردم حتی قادر به یک روخوانی ساده از کتاب خدا یا فهم مسلمات اولیه دین خود نیستند.

من سالها با دانش‌آموزانی مواجه بوده‌ام که لبریز از پرسش و ابهام و شبهه‌اند، اما مجالی برای گفتگوی آزاد و بستری برای مباحثه مستدلّ نداشته‌اند. چرایی این دردها و چگونگی علاج آنها در نظام تعلیم و تربیت دارای شرحی مبسوط و چندوجهی است که در این اندک نمی‌گنجد. لکن اجمالاً تغییر بنیادین این بروکراسی ناکارآمد، و بازگشت نگاه تخصصی و نخبگانی و حاکمیتی به مجموعه مدیریتی و ستادی این دستگاه می‌تواند رخوت و آفتها را از صف مدارس و از خاکریز کلاس‌ها بزداید.

  • مهدی ابوماهیگیر

آموزش و پرورش

اسلام

ایران

تربیت

حجاب

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">