آفــاقـــ

مرد اخلاص

مهدی ابوماهیگیر | شنبه, ۱۹ مهر ۱۳۹۹، ۱۰:۴۰ ق.ظ | ۴ نظر
انا لله و انا الیه راجعون ۞ قد افلح المومنون
شیخ عطا سجادی تبار را شاید بیست سال است از نزدیک می شناسم. عظمت شأن او در سایه یک تواضع مثال زدنی پنهان شده بود. رفیق قرآن بود و اهل بکاء و دعا. رقّت قلب او موهبتی بود از خلوص درونش که کمترین اثر آن جاری اشکهای زلالش بود. مردم دار بود و غمخوار گرفتاران. روضه خوان بود و شیدای سیدالشهدا. سال ها در کنج غریب خانه با صفای مسجد جامع دزفول شمع محفل معتکفان و مناجاتیان بود. جماعتش که تمام می شد، در حلقه های قرآنی نوجوانان و جوانان، معلمی فاضل و مهربان می شد تا جرعه های معرفت به ایشان بنوشاند.
در سیاست، عمار بود که هماره در جبهه نور و مقابل ظلمت می ایستاد. پایش را از گلیم انصاف و حقیقت دراز تر نمی کرد. در راه خدا پیشتاز بود و پای کار و خستگی ناپذیر. صبور بود و بشاش و دارای کرائم اخلاقی، اما حزنی مقدس در اعماق وجودش احساس می شد. پس از عمری مجاهدت در سختی ها و غربت ها، حالا او در آغوش رحمت و رضوان حق تعالی آرام گرفته است. حقیقتا مومنی فاضل، وارسته و دلداده بود. خدایش او را در مقام شهدا و با سیدالشهدا محشور بگرداند. اللهم فاشهد ، انا لا نعلم منه الا خیرا
ای صدّیق شفیق
اینک که از مرزهای خاکی گذشته و قفس تن را شکسته ای ، ما گرفتاران و درماندگان از دوستانت را ، ما به جا ماندگان و اسیران خاک را دعا کن که حالا به دعا و دستگیری تو محتاج تریم.
  • مهدی ابوماهیگیر

نظرات (۴)

  • میرزا مهدی
  • سلام. روحشون شاد

  • الناز نوبخت
  • روحش شاد

  • سامان رضوانی
  • خدا رحمت کنه

    سلام. روحشون شاد

     

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">