یا کاشف الکرب عن وجه الحسین اکشف کروبنا بحق اخیک الحسین
عصر نهمین محرم الحرام است و من با حالی بیمارگونه و مضطرب به حسرت اشکی و ارادتی گوشه عزلت گزیده و محروم از خیل عظیم سوختگان ملتهب کویت و اندک ارادتی، به تو می اندیشم. می اندیشم به اینکه بیش از هزار و سیصد و اندی سال است از روزت می گذرد و هفته ها و اربعین ها و سالگردهایت تمامی ندارد. می اندیشم که چگونه گذران تاریخ خون تو را جوشان تر و تازه تر نموده و خون غیرت مداران و آدمیان را بیش از آن روز به جوش آورده است. و اینجا در آن سوی تاریخ کربلا جریان یافته است. کسانی را می بینم که بر خون پدرانشان صبوری می کنند اما خون هزاره ی تو آنها را از بی قراری مدهوش و بیهوش می کند. اینجا کسانی را می بینم که حرارت شور حسین در دل هایشان سوزنده تر است از پدران و مادران و اجدادشان. و من به انتظار حسین هنوز هم ایستاده ام. دارم باور می کنم که حسین هنوز دارد می جنگد و یاران حسین در گستره ی تاریخ پراکنده اند. و مگر نه این است که جنگ ابزار می خواهد و ابزار جنگ همیشه تیغ پولادین نیست؟! خون حسین ابزار نبرد هزاره ی تاریخ است و چه سلاحی برنده تر و جذاب تر از خون حسینیان عاشورا که فراتر از دین و آیین، فطرت و عواطف و منطق فرزندان آدم را نشانه می گیرد؟! عاشورا مشتی است از خروار تاریخ و کربلا دمی از وسعت کره ی خاکی و آبی زمین. و من هنوز در این جبهه می جنگم به خون حسین، و می مانم در انتظار حسین تا عاشورای اکبر. روزی که کار مستکبرین و منافقین و ظالمین جهان یکسره می شود و آن حسین است که بر کرسی مهر و عدل فرمانروایی می کند. و من از کاشف الکرب حسین می خواهم تا کاشف هم و غم و اضطرار و حال بیمارگونه ام باشد و ارادتم را به مولایش حسین بی پاسخ نگذارد که او سقای ادب است ، دخیلک یا عباس ...
- ۹۲/۰۸/۲۲