دزفول، شهر ایمان و عرفان و غرور است که در بند تزویر و نفاق، و در هجوم حقد و بغض و حسد؛ بالید و قد خم نکرد.
دزفول فطرتی پاک و روحی قدسی دارد که در قطرهقطرههای زلال دز، در خشتخشت آجرهای کهن، در برگبرگ نخل و نارنج و سدر، در گوشهگوشه مساجد صدهاساله، در خنکای ساباطها و شوادانها، در بقاع متبرک و خانههای کهنه و محلات سنتی و پل ساسانی و روستاهای پرصفایش احساس میشود. دزفول، غرور زخمهایی است که از درون و برون