
حمد و ثنای بی کران حضرت بی کران راست که همه اوست و در سیر به سوی او ! حضرت مهربان ترین ؛ چیزی ندارم و اندوخته ای نمانده ، اقرار می کنم که عذری ندارم جز سرمایه ای که یگانه امید و آرزویم بر نجات و فلاح است و آن هرگز در این جان من حبط شدنی نیست. سرمایه ای که چون درّ و یاقوت در زباله دانِ این آشفته نفسِ من روشنی بخش وجود است ؛ و آن چشمه ی همیشه جوشان و آبشار هماره ریزان ، محبت محبوبه ی رب العالمین و حقیقت کوثر هستی ، حضرت صدیقه اطهر و زلالِ ایل و تبار اوست که در این روحِ به اضطرار افتاده و جسم به اضطراب آمده رو به تزاید
بروز پدیده ای به نام حاشیه نشینی در مناطقی از یک سرزمینِ واحد ، از باورِ غیردینی و تبعیض آلودِ کارگزاران دولت حاصل می شود. در منظر امیرِ عدالت «هیچ فقیری گرسنه نمی ماند، مگر به آن چه ثروتمندی از او بهره می برد.» مگر نه این که خوزستان سرزمین ثروت و ایمان و رشادت و قلب تپنده ی اقتصاد ایران اسلامی در جنگ و تحریم و سازندگی است ، پس چگونه خود استثمار می شود و به استضعاف کشانده می شود و از منابع خود بهره ای ندارد؟! تمرکزگرایی {این میراث ننگین تمدن غربی} ریشه بسیاری دردها در جامعه اسلامی است که جایی را به فقر می نشاند و جایی را در
آنچه که موجب گسترش نهضت خمینی و در نهایت پیروزی او بر ثروت و قدرتِ سیاسی - نظامی شاه با ارتش مجهز و ساواک مخوف و گارد وفادار شاهنشاهی شد چه بود ؟! چه باعث شد تا خمینیِ تبعید شده بی هیچ گماشته و انباشته ای بر ژاندرم منطقه و متحد امریکا فائق آید ؟! به عقیده من اصلی ترین عامل تبدیل این حرکت کوچک به نهضتی بزرگ و جنبشی فراگیر و انقلابی فاتح ، مردمی بودن همه ی طبقات ملت بود. ایجاد شبکه ای ارتباطی و تشکیلاتی پیچیده برای مخابره ی پیام خمینی از نجف و نوفل لوشاتو به جای جای ایران با آن همه خفقان و ارعاب ؛ حاصل مردمی بودن